پایگاه اطلاع رسانی هیات‌ها و محافل مذهبی
۱۳:۳۶

۱۴۰۴/۰۴/۱۱

روایت کاظم بهمنی از ساخت قطعه علاج

شب داشتیم با هم قدم میزدیم؛ بعد از کلی حرف به شوخی بهش گفتم تو هم ترسیدیا! گفت ذره ای نمیترسم ما، جنگ زده ایم اما خیلی از این «مردم» با مقوله ی جنگ غریبه‌ان. باورم نمیشه دوباره به خاکمون تجاوز شده گفت «مردم» خیلی مضطربن همه بغض دارن... کاش میشد براشون یه کاری کنیم.
کد خبر : ۱۳۳۷۸۰

عقیق: کاظم بهمنی، شاعر قطعه ماندگار علاج که با صدای محسن چاوشی در روزهای تجاوز رژیم صهیونسیتی به ایران منتشر شد و مورد استقبال شدید از سوی مردم قرار گرفت، روایتی از سرایش شعر این قطعه را در صفحه شخصی‌اش منتشر کرده است:

در باب علاج و مردم

شب داشتیم با هم قدم میزدیم
بعد از کلی حرف به شوخی بهش گفتم تو هم ترسیدیا!
گفت ذره ای نمیترسم ما، جنـگ زده ایم اما خیلی از این «مردم» با مقوله ی جنـگ غریبه‌ان باورم نمیشه دوباره به خاکمون تجاوز شده گفت «مردم» خیلی مضطربن همه بغض دارن... کاش میشد براشون یه کاری کنیم.

برگشتیم خونه‌اش. ساعت ۱۰/۵ شب بود صدای پدافند قطع نمیشد.
یه ملودی که از قبل ساخته بود رو واسم پخش کرد گفت رو همین خط بنویس ، فوادیان قهوه برام درست کرد که خوابم نبره تا صبح بند به بند مینوشتم و اون بند به بند رو میخوند.

ساعت ۴ صبح شده بود فوادیان خوابیده بود اثر کافئین قهوه رو هم دیگه احساس نمیکردم ، اما همچنان اون اصرار داشت که نخواب به صورتش که نگاه میکردم انگار یه موضوعی خوابو از چشاش گرفته بود.

توی اتاق پشت میز نشسته بودم و مینوشتم هر یه ربع بهم سر میزد که نخوابیده باشم و هی با حرفاش سعی داشت تهییجم کنه:
«کاظم مردم! خطاب به «مردم» بنویس! بگو هرچی بزنن ما هم جواب میدیم یه چی بگو دلاشون قرص شه ، بگو نترسن
 این سر و صداها بیشترش واسه نفوذیاس بگو "خدا هوامونو داره..." کاظم پیچیده اش نکن ساده و صریح بنویس که همه «مردم» بفهمن...»

ساعت ۷ صبح... كار من تموم شده بود کف اتاق (استودیو) دراز به دراز افتاده بودم و چشام داشت بسته میشد. از فشار خواب نمیتونستم بهش بگم کولرو خاموش کن و حسابی سردم بود.

ساعت ۸ صبح...با صدای اسپیکرا چشامو به زور باز کردم از روی صندلی برگشت و با یه لبخند رضایتی نگام کرد، گفت تمومه!!نمیدونم ساعت چند یه ملحفه ای کشیده شد روم و در اتاق آروم بسته شد.

امروز ديدم به نفر نوشته كه چند ميليارد پول بابت علاج گرفته ! اى كاش واقعا حرفش درست بود! چون اون نمی دونه كه محسن بيشتر‌ پولى كه در میاره روكجا هزینه می کنه !

 که اگه خرج خودش کرده بود الان توی یه خونه نود متری معمولی مستاجر نبود.

روایت کاظم بهمنی از ساخت قطعه علاج

روایت کاظم بهمنی از ساخت قطعه علاج

روایت کاظم بهمنی از ساخت قطعه علاج


گزارش خطا

ارسال نظر
  • پربازدیدها
  • تازه ها
  • پرطرفدارها
  • پربحث‌ها