گفت و گوی عقیق با "کربلایی حبیب عبدالهی" مداح و جانباز مدافع حرم در اولین سالگرد مجروحیت
تصوری که من از شام داشتم شام بلا بود و ویرانه. از فرودگاه که بیرون آمدیم منظرهای که دیدیم فقط ویرانه بود . خانهها آوار شده بودند . همانجا به دوستانم گفتم ببینید دقیقاً آمدهایم در همان خرابهای که حضرت رقیه(س) در آن بود فقط وسعت آن خرابه بیشتر است.
کد خبر: ۸۲۹۹۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۲۳
گفت و گو با "سید مسافر" مداح و مدافع حرم افغانستانی؛
ما چند برادر هستیم. مادر من یک روز صدایم کرد و گفت چند تا چادر میخرم و سر هرکدامتان میکنم اگر یک خشت از حرم حضرت زینب کم شود. روزی که من به سوریه میرفتم یک قطره اشک از صورتش نریخت.
کد خبر: ۸۲۰۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۹/۲۹