عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

گفت و گوی تصویری عقیق با حاج مجتبی رمضانی / بخش سوم
 من می گویم وقتی یک موبایل نیاز به شارژ دارد، من مداح نیز باید خودم را شارژ کنم. قطعا بنده اگر بخواهم شب های قدر در رفسنجان اثرگذار باشم، حتما باید از شب اول ماه مبارک تا شب پانزدهم بروم و در کوچه ارک بنشینم، گوش دهم و گریه کنم تا وقتی به رفسنجان می روم، حرفی برای گفتن داشته باشم و بتوانم اثرگذار باشم.

عقیق: نزدیک به چهار دهه است که خدمت مخلصانه در آستان اهل بیت(ع) را سرلوحه زندگی خود قرار داده و تمام سختی های این راه را به جان خریده تا امروز جایی در میان خادمان این خاندان برای خودش باز کند. حاج مجتبی رمضانی از آن دست مداحانی است که تمام عمرش را وقف این راه پرافتخار کرده و از شهر به شهری دیگر و از کشور به کشوری دیگر برای تبلیغ سیره خاندان اهل بیت(ع) قدم برداشته است. در گفت و گویی صمیمیانه پای صحبت های این مداح سخت کوش نشسته ایم تا بیش از پیش با او و ارادتش به ائمه اطهار(ع) آشنا شویم.

بخش اول و دوم این گفت و گو را خواندید . در ادامه بخش سوم این گفت و گو منتشر می شود:

 

تعداد بازدید : 299

 

* حاج آقا رمضانی! به غیر از پدرتان که استاد و مشوق اصلی شما در این راه بودند، آیا استاد دیگری هم داشتید و یا از تجربه مداحان دیگر نیز استفاده کردید تا به درجه استادی رسیدید؟

حرکت در این مسیر تاحد زیادی به پیشینه خانوادگی ما برمی گردد. بنده آیت الله زاده هستم. آیت الله قوامی خطیب، پدرمادرم بودند و از طرفی هم، پدرم مداح امام حسین(ع)، فردی بسیجی و علاقه مند به ارزش ها بودند که اصلی ترین الگوها بنده به شمار می روند اما در کنار این ها، حاج منصور کسی  است که در زندگیم خیلی اثرگذار بود. شاید اکثر مداحان، همین حرف را بزنند اما واقعا مداحی مدینه شهر پیغمبر حاج منصور، مرا به هم ریخت  و فهمیدم که در چه فضاهای جدیدی می شود کار کرد. شاید خیلی ها تعجب کنند اما جا دارد بگویم که من از سن 18 سالگی به تهران می آمدم و روی چمن های میدان امام حسین می خوابیدم تا شب جمعه به مراسم حاج منصور در حرم حضرت عبدالعظیم برسم. فضا برای من این طور بود و حتی الان هم همین طور است، به طوریکه وقتی به بن بست می رسم، نزد حاج منصور می روم تا آرام بگیرم. ایشان خیلی در زندگی من اثرگذار بوده و هستند.

* پس ایشان را حسابی قبول دارید و از ایشان درس می گیرید.

 آقای جواد حیدری جمله ای دارد که می گوید:" آسیب هیات های مذهبی بویژه هیات ها و مداحان جوان این است که ارتباطشان را با پیشکسوتان کم یا قطع کرده اند." اما متاسفانه کسی به این موضوع توجه ندارد و بیشتر جوان ها از وجود پیشکسوتان بهره نمی برند.  چندسال پیش، حاج منصور جلسه ای در موج الحسین گذاشته بودند که 20 تا مداح در این جلسه بودیم. ایشان با ادبیاتی خودمانی در رابطه با آفت های هیات ها برایمان صحبت کردند و در ادامه گفتند:" اگر به حرف هایی که می زنم گوش دادید که دادید اما اگر گوش ندادید، بنا باشد بزنمتان می زنمتان." به واقع لحن ایشان کاملا صمیمانه بود اما با این حال به چندتا از مداحان جوان برخورد اما خود من قلبا خوشحال شدم که حاج منصور اینچنین دلسوزانه با ما حرف می زنند. بنده معتقدم که ما در همه رشته ها به بزرگتر نیاز داریم و نباید از پیشکسوتان غافل شویم.

* از چندشبی بگویید که برای اولین بار در مسجد ارک و در کنار حاج منصور خواندید؟

فکر کنید کسی که از بچگی در اتوبوس می نشست و به تهران می آمد تا پای روضه های حاج منصور بنشیند، در شب های ماه محرم توانست در کنار حاج منصور بخواند. مثل هرسال به مسجد ارک رفته بودم تا پای روضه حاج منصور باشم اما گویا به حاجی گفته بودند که فلانی در مجلس است. شب پنجم محرم بود و حاجی هم ناگهان سینه زنی را به من سپردند. اصلا آمادگی نداشتم؛ در چنین لحظه ای اگر بلندگو را نگیری، پیش خودت می گویی نکند بی احترامی کرده باشم و اگر بگیری هم که خب آمادگی لازم را نداری اما به هرحال من بلندگو را گرفتم و همان یک مرثیه ای که در جیبم بود و صبح همان روز، آن را در مجلسی خوانده بودم، به شکل سینه زنی خواندم. آن شب به خوبی گذشت و شب بعد نیز حاجی دوباره سینه زنی را به من دادند تا شب عاشورا، هرشب سینه زنی ارک بر عهده من بود که خاطره بسیار خوبی برایم به جای گذاشت. البته الان هم نشده که به ارگ بروم و حاج آقا به بنده محبت نداشته باشند، هرچند که برای من حتی نشستن در کوچه و گوش دادن به روضه هم افتخار است. خیلی ها می گویند مجتبی جلو برو تا حاجی تو را ببیند اما من می گویم به والله فقط آمده ام تا استفاده کنم.

* پس معتقدید که مداحان هم باید مراقبه داشته باشند.

 من می گویم وقتی یک موبایل نیاز به شارژ دارد، من مداح نیز باید خودم را شارژ کنم. قطعا بنده اگر بخواهم شب های قدر در رفسنجان اثرگذار باشم، حتما باید از شب اول ماه مبارک تا شب پانزدهم بروم و در کوچه ارک بنشینم، گوش دهم و گریه کنم تا وقتی به رفسنجان می روم، حرفی برای گفتن داشته باشم و بتوانم اثرگذار باشم.

* دوست داریم بدانیم آقا مجتبی رمضانی با کدامیک از آقایان ذاکرین و مداحان ارتباط صمیمانه تر و معاشرت بیشتری دارند و به کدام طیف نزدیکترند؟

من شخصا همه مداحان را دوست دارم. چندسال پیش یکی از خبرگزاری ها با من تماس گرفتند و گفتند دوست داریم با مداحان ولایی مصاحبه کنیم که فقط هم چند نفر را قبول داریم اما بنده نرفتم چون با همه مداحان رفیق هستم و این طور جداسازی را قبول ندارم. به واقع بنده معتقدم که ما درمیان مداحان، اصلا مداح غیرولایی نداریم، منتها یکی مثل من به زبان می آورد و یکی به زبان نمی آورد. روحیات من به گونه ای است که همه مداحان را دوست دارم و با همه ارتباط دارم اما دست بوس حاج منصور بوده و هستم. حاج آقا حدادیان نیز خیلی به من محبت دارند و حاج آقا کریمی هم به مراسم ما تشریف آورده اند، بنابراین کوچک همه هستم اما در بحث رفاقت، با آقای اسلام میرزایی، نزدیکی بیشتری دارم.

* می گویند هیات و حسینیه اگر بتواند نقش محوری در همه ابعاد زندگی مردم داشته باشد مثل مشکل مالی و بلایای طبیعی و...، مورد اعتماد مردم است و در مسائل مختلف اجتماعی و سیاسی نیز می تواند نقش محوری و هدایت کننده داشته باشد. اما آیا واقعا هیات باید در اتفاقات سیاسی واکنش نشان دهد یا هیات فقط امام حسین است و بس؟

اعتقاد دارم که هیات نباید نسبت به اتفاقات روز جامعه مخصوصا اتفاقات سیاسی بی تفاوت باشد. البته از آن طرف هم باید حد و مرزش را بشناسد. من خودم نه اصولگرا هستم و نه اصلاح طلب اما انقلابی هستم و کسی که بگوید من انقلابی هستم، نباید نسبت به اتفاقی که در کشور می افتد، بی تفاوت باشد. اگر من مداح بی تفاوت باشم، پس چه چیزی از امام حسین من و از انقلابی بودن من می ماند؟ اما گاهی هم در این بین، بازی سیاسی راه می افتد و اگر من بخواهم وارد شوم اصلا درست نیست. به خصوص اینکه در میان مداحان، کارم از همه سختتر است، زیرا از پایتخت دورم و در شهرستان کوچکی مثل رفسنجان زندگی می کنم یعنی در شهری که از قدیم، یک قطب سیاسی بوده و بسیار حائزاهمیت است، بنابراین باید بسیار حساب شده رفتار کنم مگر در موارد استثنای سیاسی. البته یکسری از بچه های حزب اللهی می گویند:" آقامجتبی چرا تو دیگری آقامجتبی سابق نیستی؟" که من می گویم اگر بخواهم در اشعارم زیاده روی کنم، دیگر نمی توانم در شهر اثرگذار باشم. کار کردن در رفسنجان خیلی سخت است اما من الان سرم را بالا می گیرم و با افتخار می گویم که در رفسنجان، نگاه هردو گرایش سیاسی به هیات ما خیلی خوب است و در هیات شرکت می کنند. چه بساکه نگاه من را نیز به خوبی می دانند.


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین